مدل و زیبایی دختران ایرانی

جدیدترین مطالب از سراسر دنیا برای دختران ایرانی

مدل و زیبایی دختران ایرانی

جدیدترین مطالب از سراسر دنیا برای دختران ایرانی

معرفی رمان خاص برای دختران

اگر به رمان پلیسی علاقه دارید و به دنبال رمانی زیبا و خواندنی با این موضوع می‌باشید پیشنهاد ما به شما کاربران عزیز رمان مثلث زندگی من می‌باشد. برای دانلود رمان مثلث زندگی من می‌توانید به انتهای مطلب مراجعه کنید.

  

خلاصه‌ای از رمان مثلث زندگی من:

داستان رمان مثلث زندگی من داستان زندگی دختری به نام همتا است که قدرت خواندن ذهن افراد را دارد و در این راستا به واسطه‌ی یکی از دوستانش وارد نیروی انتظامی می‌شود و اتفاقاتی در این میان برای او می‌افتد.

دانلود رمان مثلث زندگی من

قسمت کوتاهی از رمان مثلث زندگی من:

ماهم فهمیدیم هاوش خان یواشکی سر گوش یه نفر پچ پچ‌های متعصبانه می‌کرد و بعدم نذاشت پالتوی آرش به بدنش بخوره. اینو گفتن و غش غش خندیدن و منم سرخ شدم و کلی بد و بیراه گفتم به هاوش. اون روز خیلی خوش گذشت و ما با هم دوس شدیم. اما همچنان تو کف علی موندم و تصمیم گرفتم دفعات بعد کشفش کنم. هاوشم تا می‌تونست ادا در می‌آورد برام و غیرتی می‌شد واسه من… اینو کجای دلم گذاشتم بماند. اکیپ خوبی بودن و بعدها جز صمیمی‌ترین دوستام شدن یه هفته‌ای از اون روز که با بچه‌ها رفته بودیم کوه می‌گذشت و من تو این مدت با مامان و بعضا با هستی صحبت کرده بودم که هاوش قرار منو ببره سرکار خودش که یه جایی در رابطه با نیروی انتظامیه که من حسابدارشم. البته گفته بودم که از هاوش چیزی نپرسن تا قطعی بشه و یه نگرانی‌هایی هم مامانم داشت با خوندن فکرش سو استفاده کردم و درمورد همونا بهش دلداری دادم. اون روز صبح هیچ کی خونه نبود و هاوش هم بعد چند روز اومده بود خونه و خواب بود. فرصت خوبی بود واسه این‌که باهاش حرف بزنم. می‌دونستم که سخته راضی کردنش ولی خب من باید راضیش می‌کردم. نشسته بودم پای تلویزیون و تمرکز کرده بودم روی فکر یکی از بازیگرای زن. روز پیش که رفته بودم پیش عموی رزا و پرسیده بودم که می‌تونم افکار آدما رو از توی تلویزیون و رادیو یا اینترنت و تلفن بفهمم و اونم چند تا شیوه تمرین داده بود. سرم درد گرفت… نه خیر باید بیشتر تمرکز کنم. چشمم رو دوخته بودم به صفحه تلویزیون که با صدایی نزدیک گوشم پریدم.

_باز داری چیکار می‌کنی؟

با ترس پریدم و هاوش و دیدم با موهای ژولیده و یه تاپ حلقه‌ای سرمه‌ای و شلوار مشکی وایساده و داره با لبخند نگام می‌کنه. لعنتی چقدر جذاب بود.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.